یادداشتهای من



دلم برای تخت خوابم  برای صدای بادی که به پنجره اتاقم میخورد و من را یاد آلمان می انداخت، تنگ شده است. دلم برای پنجره اتاقم که میتوانستم نور چراغ های دور دست را از آنجا ببینم و به یاد شبهای آرام اروپا بیوفتم  تنگ شده است. برای تمام کتابهای کتابخانه ام و برای تمام آن لحظاتی که میتوانستم در تنهایی های خودم در مورد آینده ام رویاپردازی کنم و تصمیمات بزرگ بگیرم، دلتنگم.

برای تمام آن روزها دلتنگم.  


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

dansnews به دنبال یک زندگی جدید سی دانلود Learning Science/ علوم يادگيري kajgerafik آموزش و سیگنال خرید وفروش در بورس زندگی زیبا است :) مگر غیر از این است ؟ 97615152 ابزار و لوازم تعمیرات موبایل پنجره زرد